این هفته به نقد فیلم شام آخر بازی محمدرضا گلزار و کارگردانی فریدون جیرانی میپردازیم.
نخست جوایز فیلم شام آخر ….
بهترین بازیگر نقش مکمل زن : ثریا قاسمی در بیست ویکمین جشنواره فیلم فجـر.
بهترین بازیگر نقش اول زن : کتایون ریاحی جشنواره فیلم قاهره 1381
نامزد جایزه بهترین بازیگر نقش اول زن : کتایون ریاحی جشنواره فیلم فجر .
این فیلم در سال 1381 موفق به فروش 210 میلیون تومان شد.
نقدی بر شام آخر :
رها : فیلم خیلی خوبی بود و یک حقیقت هایی رو بیان کرد ولی از آخر فیلم راضی نبودم.
لیلیوم : مانی جلوترمیاید…دوربین راجلوی چشمش میگیرد میهن : بذار یک جای درست واستم تا خوب من رو ببینی همونجوری که هستم،باسن وسال خودم! مانی: دوربین راپایین می آورد… چقدر به سن وسال فکر میکنی تو! میهن:همه فکر میکنن، مانی! منو تو کنارهم برای مردم خنده داریم. مانی: ازنظرمن خیلی ازمردم خنده دارن باید زندگیشونو تعطیل کنن؟ میهن: بهتره ازصورتم بگیری، خوب چین وچروکای صورتموببین. مانی: من این چین وچروکارودوست دارم. میهن : تودیوونه ای (میخندد). مانی درحالی که به سمت میهن می رود وجلویش می ایستد:تو برای من مث این بنا میمونی،ازصدتا ساختمون نوسازگران قیمت عزیزتری…. من این سکانس ودیالوگهاش رو خیلی دوست دارم.
رزیتا : خب درمورد فیلم خیلی چیزها توذهنم مبهم موند! احساس میکنم همه چیز زود اتفاق افتاددرفیلم….همه چیز وقتی انتطارش رو نداری درفیلم اتفاق افتاد، طلاق میهن…عاشق شدن مانی…ازدواج میهن ومانی…ومرگ هر دو! اتفاقهایی که هرکدومشونواسه پیش اومدن ممکن خیلی زمان بگذره… اول اینکه شوهر میهن که نمونه یه مرد متعصب بود وخیلی بااخلاق ورفتارهای سنتی که حالا میهن هم بخاطر دخترش یا به هردلیل دیگه ای که مجبوربود باهاش زندگی کنه عجیب بود که بعداز سابقه کاری همسرش تازه یادش افتاده باید باهاش مخالفت کنه وبه همسرش ایاد بگیره وخیلی عجیب تر اینکه کسیکه خیلی سنتی ومتعصب باشع معمولاهیچوقت آبروی همسرش رو بایه نامه دروغی نمیبره چون این آدمهابیشترین ترسشون درزندگی ترس ازآبروهست! وعجیبتراینکه شوهری که اینقدر روی زنش حساسه وغیرتیه پس چرا نسبت به دخترش اینطورنبود!!!! کلا کارهای شوهر به بدترکردن رابطه می انجامیدتااینکه بخواد نشون بده شوهر، زنش رودوست داره ونمی خاد ازدستش بده! ومغمولا این آدمها تجربه هایی در زندگی دارن که دست به همچین کارایی که شوهرمیهن کردنمی زنند اونم وقتی عاشقه همسرشون باشند! درمورد دخترشون اینکه راضی شه خونوادش جدابشن اونم بعدازاینهمه سال وشناختی که ازاخلاقیات پدرش داره،میتونست احتمال بده طلاق بجای اینکه راه حل باشه بدترین کاره. میهن کلاشخصیتش واسم مبهم بودبعدازون سختی ها که داشت،الانکه دخترش بزرگ شد طلاق گرفت وباپسری بیست سال کوچکترازخودش ازدواج کرد! اشتباه پشت اشتباه…وباین کارحرفاوتهمت های شوهرش اثبات شد وفداکاری های مادرانه اش وخیلی چیزاروریزسوال برد! واین وسط دخترخانواده بین کشمکش ها سرگردون بود وقربانی شد….ستاره دراین فیلم، هم بود….هم نبود برای خانوادش! هدف فیلم چی بود؟ نشون دادن معایب طلاق؟عواقب حمیت وغیرتهای نابجا؟تفکرات غلط؟بی فکر تصمیم گرفتن؟ تناقض شخصیت ها؟عقده ها؟ کدوم معضل جامعه؟ این فیلم فقط یک داستان ویک اشتباه نبود…این یک فیلم وچندین سرگذشت وچندین اشتباه بود!
فرهاد : به نظر من کلا جیرانی علاقه داره فیلماش یه جوری خاص وخارج ازعرف وفرهنگ ایران باشه. مثلا توفلیم “من مادرهستم” شمامیبینی به عنه شیشه مشروب هست ومصرفش دراین فیلم عادیه! چه وکیل وچه دخر که باران کوثری باشه واین خارج ازعرفه یاتوی سریالی که ساخته بود بابازی پولادکیمیایی وخیانت وترک کردن زندگی و…دراین فیلم شام آخرهم مسئله خارج ازعرفه! ازدواج با استاد دانشگاه اونم بزرگتر ازسن خودت ودیالوگ های کارشده سعی داره این امر روعادی جلوه بده وکلا دوست داره خلاف جهت جامعه شنا کنه واون چیزهایی که واسه مردم دریه برهه مهم بود مث ازدواج نکردن باکسی که سن وسالش ازخودت بزرگتره روکرد،موضوع روتلاش کرد نشون بده که چرانشه ومهم علاقه هست واین باور رو همیشه تو فیلماش میخواد به مردم دیکته کنه.
لیلیوم : توفیلمش انگار سنت ومدرن خیلی مهم بود.
فرهاد : اگرم دقت کرده باشین طریقه فیلم سازی جیرانی وطرز فکرش اصلا عوض نشده. مثلا درفیلم آخرش یک بازیگر از اول فیلم رو روایت میکنه…یعنی جوری آخر فیلم وصل میشه به اول فیلم. درشام آخر اول فیلم صحنه آمبولانس وروایت ثریا قاسمی که بغد آخر به اول فیلم میخوره!
سپیده : کلا جیرانی سبک خودشو داره ومن بخاطر سنت شکنی اش خوشم میاد. معمولا هم کل فیلموبخاطر قهرمان فیلمش قاب بندی میکنه،همه تلاشش واسه به رخ کشیدن همون کاراکترهست کاریکه در شام آخر با میهن مشرقی میکنه بخاطر همین همه چی غیر معمول پیش میره واین واسه من بیننده جذابیت داره.کاری که در آب وآتش و پارکوی شاهدش بودیم.جدا ازموضوع خاص شام آخروتفاوتی که بافیلم های عرف اکران داشت شروع وپایان خوبی داشت.انتخاب بجای بازیگران بازی جذاب کتایون ریاحی وبازی پرحس آتیلا پسیانی ودرخشش دوبازیگری که هنوزنام آشنا نبودند”گلزار وتوسلی” درکنار ثریا قاسمی همه وهمه باعث میشه شام آخر فیلم جذابی بشه!
مارال :من اولین بار که این فیلم دیدم ازش خوشم نیومداما بعدتر طبق عادت همیشگیم که فیلمای رضارو چندبارمیبینم وقتی دفعه بعد دیدم ازهمین هنجار شکنی ها خوشم اومد،پدر روشن فکر مانی معترف که بهش اجازه بروز علاقه اشو دادازنقاط مثبت فیلم بود.
شهرزاد : من شام آخرو بخاطر چندمورد خیلی دوست دارم….سبک فیلمسازی جیرانی واقعا دوست دارم چون در هر فیلمش روی موضوعی دست میذاره که کارگردانان دیگه خیلی به سراغش نمیرن.قصه عشق یه جوونه بیست وچهارساله به استادچهل ودوساله وطرح اینکه ازدواج تحمیلی وازنظر سطح فرهنگی وفکری نامتوازن حتی بعدازبیست وچندسال زندگی کنارهم بازهم فرومیپاشه.به شدت هنجارشکنانه بودخصوصاسالهای اول دهه80 شخصیت میهن بابازی عالی کتایون ریاحی باموقعیت مناسب اجتماعی وشخصیت آرام وعمیقی که داشت،ناخودآگاه همذات پنداری مخاطب روبرمی انگیخت که واقعا ادامه زندگی براش غیرممکنه و ستاره دختر میهن به این درک رسیده بود که تحمل این وضع برای مادرش سخته.کارگردان بخوبی تونست موضوع روتوی سکانس های اولیه نشون بده وهمذات پنداری مخاطبش رو برای تصمیمی که میهن میگیره جلب کنه!بقول مانی دوتاطرز فکر متفاوت دوجور زندگی رو دوست دارن. وقتی در روابط زناشویی دونقر ازاول بالانس فکری وفرهنگی برقرارنباشه نتیجه هرگز تفاهم وخوشبختی نمیشه واین درسی بود که بنظرم جیرانی جسارت بالایی برای بیانش درشرایط اون سالهای سینما به خرج دادواین خیلی ارزشمندبود.فیلم به طبقه مرفه وروشنفکرتعلق داشت بخاطرهمین پدرمانی بازازداجش موافقت کرد.این اتفاق دخانواده های سنتی مذهی غیرممکنه محضه شایدبشه گقت اینجای فیلم نامتعارف بود،فیلم به همه اقشارتعلق نداشت.بازیها تاحدودی روان ویکدست خصوصا ریاحی،گلزار،قاسمی. حضورگلزار به چهره جذاب وساده اش بسیار بجا وهوشمندانه وهمین چهره وشخصیت آروم به شخصیت میهن نزدیک بود بیننده رومتقاعدمیکرد که میهن نهایتا تن به ازدواج بااون بده وحضور گلزار پاشنه آشیل فیلم بودکه اگه هرکس دیگه ای جزاون درنقش مانی بوداصلا قصه عشق پایانی میهن به مانی معنایی نداشت!
مریم : وقتی یه چیزی از اول اشتباه بنا میشه تاآخرهمه چیزخراب میشه. وقتی خانواده میهن اونو بدون هیچ عشقی میدن به پسرعموش،اون زن مجبوره سالها بدون عشق تحمل کنه وبعدازاین همه سال زندگیه بدون عشق، عشق میشه برای اولین بار عشقه مانی.اونم بعداین همه سختی حق زندگی داره ولی این وسط خیلی چیزا عوض شده وجود دختری که مادر اینهمه سختی بخاطرش تحمل کرد ودقیقاعشقه همون پسری که دخترش عاشقشه.این وسط ستاره بادیدنه ازدواجشون روانی میشه چون در یه آن هم مادرشوهم عشقشو ازدست میده واین واقعا دردناکهوباعث بیماری شدید روحی ستاره میشه ولی میهنم بی تقصیره چون سالها آرزوی یه زندگیه عاشقانه رو داشته .اونم حق داره ذره ای ازعمرشوزندگی کنه ویه اشتباه که ازاول صورت گرفته یه طرز فکرغلط دخترعمو،پسرعموبایدباهم ازدواج کنن بدون اینکه بدونن تو دل میهن اونودوست داره؟ وباید اینهمه درد درسالهای بعد درپی داشت واینهمه آدم قربانی شدن. مانی هم بی تقصیربوداون عاشق شده بود یه عشق واقعی! این وسط بخاطر افکارغلط یه سری آدم درگذشته، همه قربانی شدن!بخاطر یه شروع اشتباه که 26 سال قبلش اتفاق افتاده بود!من این فیلموواقعا دوست دارم.بازی رضادرفیلم عالی خیلی بااحساس وقشنگ. خیلی قیلم قشنگ وچشم آدماروبه زندگی بازترمیکردکه یه شروع اشتباه چه تبعات جبران ناپذیری در پی داره.
فرناز :فیلم خوبی بود، دوست داشتنی بود،بازی زیبایی داشتن تواین فیلم خوب بود.
زیبا : این فیلم موضوعش خوب بود چون خیلی متعارف نبود.یه پسرعاشقه زنی بشه که چندین سال ازخودش بزرگتره…ودختری که از روی حسادت مادر وعشقشو بکشه و… اونجایی که بالاخره پیشنهاد مانی روقبول میکنه بنظرم اوج داستانه. بازی کتایون ریاحی خیلی خوب بود.بازی رضاگلزارم بااینکه این فیلم جزاولین کارهاش بودقابل قبول بود،ثریاقاسمی هم عالی بود ….هانیه توسلی نقش آدم عاشق وحسودروخوب بازی کرد. دیالوگ ماندگارشم که توذهنمه همونی بود که مانی تو دفتر میهن نوشت…من عاشق شدم و..این فیلموخیلی دیدم وهربارهم دوست داشتم وباعلاقه دیدم. درکل فیلم عامه پسندی بود.برای شروع کار محمدرضاگلزار این سبک فیلم ها خوب بود.
تهمینه : بازیباموافقم بهترین نقشو ثریاقاسمی بازی کرد،گلزارهم باتمام کم تجربگی اش خیلی خوب تو این فیلم ظاهرشدوتونست حسش روبه بیننده منتقل کنه.نباید ازبازی عالی کتایون ریاحی غافل شیم چون بازیه بازیگر نقشه مقابل خیلی درایفای نقشه هربازیگر(محمدرضاگلزار) نقش داره وتو حس گیری بهش خیلی کمک میکنه.
فلورا : فیلم شام آخر که اسمش برگرفته ازتابلو معروف داوینچی هست ودراون نقاشی مسیح وحواریونش کشیده میشه تقریبا فهمیدکه پایان خوشی نداره! شاید به عشق نامتعارف ویاشایدم به اتفاقاتی که براثر حوادث روزمره گی وسرخوردگی های زندگی برای هرکس ممکنه پیش بیاد،این فیلم چیزی رونشون میده که وقتی درمورد زندگی مردم قضاوت میکنیم اونوبسیارقبیح میبینیم اما ازاون اتفاقانیست مث بقیه جریانات زندگی برای هرکسی موجب واکنش متفاوت میشه ودراصل فکروقضاوت اطرافیان خارجه.فیلم باتوجه به بضاعتش ساختارخوبی داره جزئیاتش کامله وازبازیگراخوب بازی گرفته شده.آقای گلزارم باتوجه به سن کمشون خیلی پخته بازی کردن.پدرمانی خیلی منطقی هست که بابچه هاش بیشتر دوسته تاپدر! برعکس شوهر میهن شخصی با کمپلکشن های روانی،شک وتردید هست که فکرمیکنه اگر زنی زیباداره اون زیبایی حتما باعث انحرافش میشه وباید اونوخونه نشین کنه.بالاخره قیدوبندها باعث ازهم پاشیدن زندگیشون میشه وبیشترین ضرروبه بچه شون میزنن.آقای جیرانی بسیارفیلم خوبی روتحویل دادن فقط حیف که دراثرممیزی ها قسمتی که آقای گلزاردرجمع دوستاشون درصحنه اسباب کشی بودحذف شد!
آتوسا : من این فیلم اقعا دوست دارم همه چیش عالی بود.کارگردانیش،بازی های خوب بازیگراش. من عاشقه اون تیکه فیلمم که ستاره بامانی دارن راه میرن ومانی میگه میخوام یه چیزی بگم! ستاره که فکرمیکنه مانی اومده ازش خواستگاری کنه….میگه عجب اومدی بگی! بعد مانی میگه من تورودوست دارم ولی مثه خواهرم! من عاشقه یه زن هستم! نقشه ستاره دراین فیلم خیلی مظلومانه هست که یه عشق یه طزفه داره وفکرمیکنه مانی دوسش داره ولی می فهمه عاشقه مادرشه واونا رو میکشه! یکی دیگه ازصحنه های خوب فیلم بنظرم اونجاست که مانی ومیهن سرمیزشام نشستند وغذامیخوردند که هانیه توسلی سرمیرسه!
مرسی رزیتا
زحمت کشیدی
خواهش زیبای عزیزم
وااااااااوووو
خداوکیلی یکی از زیبا ترین فیلمهای آقای گلزار بود این فیلم
…من که عاشقشم با این که سه چهار سال پیش تازه دیدمش و خریدمش اما تا حالا در حدود سی چهل بار توسط این شخصه بیکار تکتا اعتمادی دیده شده واااای که چقدر دوسش دارم این فیلمو
.خاطرمم ازش اینه که روزی که توماهواره داشت میدادش بابام با یه ذوق با نمک اومد بغلم کرد گذاشت جلو تلوزیون گفت اینم از عمو رضا جونت بشین باهاش دیداری تازه کن و به این بهونه بنده رو خر کردن که برن مطب اونم با چه تبحری دقیقا دست گذاشت رو نقطه ظعف من
…..جمله ی باحالشم زمانی بود که مانی به میهن گفت من این چین و چروکارو دوست دارم و چقدر به سن و سال فکر میکنی تو که بعدش میهن گفت همه به سن و سال اهمیت میدن
…..حالا هر کسی این کامنتو خوند من یه خسته نباشیده بزرگ بهش میگم چون واقعا خوندن کامنتهای من به خصوص برای نقد ها بعدش یه خسته نباشید بزرگ برای خوانندش لازمه پس………..خسته نباشی قهرمان هفت خان رستمو رد کردی
خیلی مرسی رزی جون
مرسی ازنظرت تکتای عزیز واینکه در نقدهاشرکت میکنی….خوشحال میشیم نظرتومیگی این چه حرفیه!
مرررررسی رزی جونم
باز هم خیلی زحمت کشیدی
خواهش…. وظیفه بوده!
مرسی رزی مهربون ،این فیلم واقعا یکی از فیلم های مورد علاقه ی من هست.امیدوارم هر چه زودتر یه فیلم خوب از اقای گلزار ببینیم….
خواهش….آره واقعا یه فیلم جدی وحرفه ای!
مرسی رزی خوب خودمون مثل همیشه پرفکت
خواهش…. وظیفه است!
مرسی رزی.

ازدواجش با مانی اشتباه بود چون که میدونست دخترش عاشق مانیه.
تازه من که میگم مانی هنوز یکسالم از ازدواجشون نگذشته پشیمون میشد.
آخه مورد دقیقا همین مدلی دیدم که میگم.
ولی خوشبختانه یا متاسفانه کار به یه شبم نرسید.
دیالوگایی که دوس داشتم اونجا که مانی نوشته بود تو دفتر میهن من عاشق شدم عشق زمینی عشق آدمیزاد به آدمیزاد.
و اونجا که مانی میگف من این چین و چروکارو دوس دارم.
و اونجا که به ستاره میگف دوتا نگاه مختلف دوجور زندگی مختلفو دوس دارن.
بازی آقای گلزارم خیلی خوب بود.
من بیشتر از همه بابای مانی رو دوس داشتم تو این فیلم.
راستی شما میدونستین آیا که صدای رضا تو تیتراز اول و آخر فیلم هست؟
من که وقتی فهمیدم اصلا باورم نمیشدش.
چقدم صداشو کلفت کرده بود.
طلاق گرفتن میهن اشتباه نبود به نظر من.
دقیقا عطیه منم اون جمله مانی “من عاشق شدم عشق زمینی عشق آدمیزاد به آدمیزاد” رو خیلی خیلی دوست دارم
اصلا یه وضعی
خواهش… ولی طلاق اصلا راه حل نیست….همیشه بعدش واسه بچه ها داغون کننده است….اینجام باز بچه قربانی کارای پدرومادرشد!
مرسی از نظرت…. من نمیدونستم که خونده!
چرا عزیزم بعضی وقتا راه حل هست…
سختی های بعدشونمیدونی……
چرا هانی سختی داره ولی در بعضی مواقع خوبی هم داره…بخدا راس میگم…
اخماتو باز کن دیگه…رزی اخمو و غم انگیز که بدرد نمیخوره…
رزی تو تیتراژش یه جا نوشته آواز محمدرضا گلزار بعد پایین ترش نوشته شعر فلانی آهنگ فلانی اجرا محمدرضا گلزار…ینی اینجام غیر از اون آوازه بازم چیزی خونده ؟
خب یعنی خودش خونده دیگه!
باباجان اون که شعر نداشت اصلا…پس چرا نوشته شعر؟؟؟
واااا….
کم کم آهنگاش هی داره رو میشه
خدا زیاد کنه ایشالا
آره خوبه….فقط یه چیزی!
مثه آهنگه منم یه موقع هایی …. غمگین نباشه….شاد بهتره مثله همه چی آرومه….آدم گوش میده انرژی مثبت میگیره….من معمولا قبل از خواب ترانه همه چی آرومه محمد روگوش میدم….تابخوابم!
هووووووووم…همه چی آرومه عزیزم لالا کن…خخخخخخ
خدا نکشت رزی
نخند….
بخـــدا…. زودم خوابم میبره…. تشنه چشماتم منو سیـــــــــــــــــرابم کن….منو بالالایــــــــــــــــی دوباره خوابم کن….بگو این آرامش تا ابد پابرجاست….حالا که برق عشق تو نگاهت پیداست….
خــــیــــــاــــــی
ممکنه تو مرحله ادیت وتدوین اشتباهی نوشتند!
امکان نداره…من مطمئنم که یه آهنگ دیگه ام اونوموقه خونده…
کاش میشد یکی بپرسه ازش…
راستی….شایدخونده باشه!
اون آهنگ که توی ساخت ایران خونده بود ولی پخش نشد….خیلی دوست دارم اونو گوش بدم یاصداش!
من این همه فک زدم تازه میگی شاید خونده باشه؟؟؟
خونده باور کن مث اون آهنگ ساخت ایران باز تو فیلم نذاشتن
آره اونجوری که منم خبر دارم خونده بودن ولی از فیلم حذف شده
توی تیتراژم میزنه با صدای محمدرضا گلزار ویالون سیامک خواهانی اگه درست یادم باشه
خب دخی من از دیشب این قضیه رفته رو مخم چرا زودتر نمیگی همینو که خبر داشتی حذف شده؟؟؟
من الان کامنتو دیدم باور کن
آره اون موقع که منم دیدم نمیدونستم که جریان چی بوده،بعدش دوستم بهم گفت میدونستی آقای گلزار تیتراژ فیلم رو خوندن،بعد متوجه شدم جریانو
ای بابا….
ببخشید یه سوال خارج از بحث داشتم. آقای گلزار در مصاحبه ی بعد از نظر سنجیه بانی فیلم از وبلاگ رسانه ای نو تشکر کردن یا وبلاگ گلزاریا؟؟ممنون میشم اگر جواب بدین
از همه گلزاریها.اگه مجله شماره قبلو ببینی متوجه می شی.اونجا زی زی توضیح داد
ممنون فلورا جون آره خوندمش الان متوجه شدم مرسی
من اون متنی رو که میهن برای دخترش نوشت رو خیلی دوست دارم اخرش دخترش متن رو برای افاق میخونه …در کل شام اخر فیلم قشنگیه و به نظرم جزو یکی از بهترین فیلمایی که اقای گلزار بازی کردن
مرسی از همه
ممنون ازت پریای عزیز…
مرسی رزیتا جون از نقدی که گذاشتی
من هم با نظر عطیه موافقم
واقعا ازدواجش
حالا اگر سن وسالهای همان شوهرش بود باز یک چیزی ولییییییییی این کاملا غیر واقعی است
چه آرزوهایی داشت چی شد
در واقع یک جورایی از چنگش در اوردن
ولییییییی در کل بازی رضا جونم را دوست داشتم عزیزم

با مانی اشتباه که هیچی اصلا تو افسانه ها هم همچنین چیزی محاله
دلم برای دخترش هم سوخت
ممنون رزی گلم
خواهش
ممنون ازنظرت عزیزم
لیلیوم جان با اون دیالوگی که گفتی دوسش داری کاملا موافقم…منم اونو خیلی دوست دارم حتی هر چندوقتی واسه خودم میگمش
عطیه جون بالاخره صدای خودشه یا نه؟ تیتراژ های فیلمو میگم
آره همون صدا کلفته صدای خودشه…
میشه تیتراژشو بذاری؟ من اصلا پیداش نکردم هر چی گشتم
چرا من کامنت میزارم نمیاد زیره کامنت شما؟؟ میره آخر
(((( منو دریابید
ستاره جون مشکل از کامنتهای تو نیست،به جز ادمین ها بقیه اعضای وبلاگ این مشکل واسه کامنتهاشون هست،قرار بود رفع بشه که هنوز نشده
نه نقص فنی هست….ماهم اگه بیایم تو اپ کامنت بذاریم همینطور میشه….ولی ازقسمت پیشخوان جواب میدیم….خب اشکال نداره….براهرکس میخوای بذاری اسمشو اول بنویس….مثله فیسبوک.
رزی
اتی
چی شدیییییییییییییی؟؟؟؟؟؟؟؟
سانی جوم من به فلورا هم گفته بودم منو ادمین کنن لا اقل کامنت تایید کنم
(( من جوونم آرزو دارم
بچه ها تو تیتراژهاش که کسی نمیخونه فقط صدای یک گروه خانمه که کر میخونن…پس کجاشو رضا خونده؟
اون صدای مردونه صدای خانومه؟
اتییییییییی
(( من میخوام ادمین شم
عزیزم اولا این چیزا دست هیچکدوم از ماها نیست…فقط زیزی…دوما ماها که خودمون نگفتیم بیا زیزی مارو ادمین کن…خود زیزی انتخاب کرده…
مرسی رزی جونی عاااالی بود.پرفکت
جالب بود