سینما یکی از تاثیرگذارترین رسانهها در کل دنیا به حساب میآید. در کشورمان، فروش میلیاردی فیلمها در روزهای اخیر نشان از آشتی مردم با سینما دارد.صراط: سینما یکی از تاثیرگذارترین رسانهها در کل دنیا به حساب میآید. در کشورمان، فروش میلیاردی فیلمها در روزهای اخیر نشان از آشتی مردم با سینما دارد. فیلمهایی با ژانر کمدی و اجتماعی در صدر فروش جدولهای اکران قرار دارند.
روزنامه «ابتکار» آورده است: اعدام، دیه و قصاص موضوعات جنجالی ملودرامهای پرطرفدار در سالهای اخیر بودهاند. قهرمانها یا ضدقهرمانهای محکوم به مرگ؛ مجرمی که یک پایش پایین چوبهدار است و در انتظار بخشش از سوی ولیدم؛ حالا گناهکار است یا بی گناه، فرقی ندارد. داستان مجرمان همدلی برانگیزی که تاریخ دقیق مرگشان را میدانند و خود یا اطرافیانشان در تلاش برای جلوگیری از وقوع اعدام.
سام و نرگس
اینطور به نظر میرسد که ایرج قادری یک سهگانه در مورد اعدام آدمها دارد. او به دنبال «میخواهم زنده بمانم»، «سام و نرگس» را در سال ۷۹ ساخت. فیلمی که ستاره سینمای این روزهای ایران را معرفی کرد؛ محمدرضا گلزار با این فیلم به سینما معرفی شد. به غیر از او نوشین محمدخانی، اکرم محمدی، پوراندخت مهیمن و … در این فیلم بازی کردند. قصه فیلم داستان علاقهمندی یک جوان به خواهر دوست خود است که منجر به قتل یکی از آنها میشود. سام که حیرتزده از کشته شدن دوست خود(عبد) است، نمیتواند بگوید که عبد خودش را کشته و او بی تقصیر بوده، از طرفی کسی او را باور نمیکند؛ حتی پدر؛ مادر و وکیل او.
الگوبرداری از سینمای غرب
در سینمای غرب معمولاً تلاش برای یافتن سند بی گناهی متهم یا تقلا در رساندن مدرک دیر یافته به دادگاه، موتور محرک درام است و در ایران اصرار ابتدایی ولی دم داغدیده بر استفاده از حق قانونی و شرعی خود و تردید بعدی او در تاکیدش بر اجرای حکم. در نتیجه امکان بخشش خانواده قربانی به عنوان یک راه نجات از چوبه دار وارد درام میشود و سینمای ایران چنین آثاری تفاوتی بارز با نمونههای جهانی دارند و آن امکان بخشش خانواده قربانی به شکل یک فاکتور غیرقابل پیش بینی وارد داستان میشود. ولی مشکل اینجاست که هر گاه فیلمسازان ایرانی هم تلاش کردند فیلم موفقی با الگو گرفتن از آثار شاخص بسازند، در دام بدی افتادند که تاکید بیش از حد بر سکانسهای دادگاه بود. کافی است یک بار گذرتان به دادگاه افتاده باشد که دریابید تصویری که در بسیاری از فیلمهای ایرانی از این فضا میبینید، هیچ همخوانی با واقعیت ندارد. آن سخنرانیهای پرسوز و گداز وکیل مدافع و متهم، در هیچ دادگاهی شنیده نمیشود.
آثار ناموفق دادگاهی
برخلاف سینمای ایران، بسیاری از فیلمسازان مطرح جهانی، هر یک به شکلی سراغ این عرصه رفته و معمولا هم از این آزمون موفق بیرون آمده اند. «می خواهم زنده بمانم» آنها، انتقاد به سیستم قضایی و اداری آمریکا پس از دوران مک کارتیسم بود. شخصیت اصلی به گناهی ناکرده محکوم و حکمش هم اجرا میشد. این از آن فیلمهایی است که کارگردانان ایرانی حتی نمیتوانند خوابش را ببینند. در واقع دلیل عقیم ماندن داستانهایی که دادگاه را به کانون اصلی تنش تبدیل میکنند، این است که امکان انتقاد به آن را ندارند. همهچیز در دادگاه میگذرد ولی دلیل اعدام محکوم، گذشت نکردن اولایدم است، نه امکان تغییر حکم دادگاه.
نظر شما چیه ؟
نظرات شما بعد از تایید در سایت نشان داده می شود.
۱- در دیدگاه های خود از کلمات زشت یا رکیک استفاده نکنید!
۲- لینک و تبلیغ دیگر سایتها (هر لینکی) در دیدگاه ها، حذف میشود.
۳- لطفا در صورت امکان دیدگاهتان را در بخش مربوطه بنویسید.
۴- از گذاشتن مطالب نامربوط شبیه به جوک، طالع بینی و شعر در دیدگاه ها خودداری کنید.
5- سوالات شخصی از نویسنده یا کاربران فقط با رضایت خودشان پاسخ داده می شود.
در صورت رعایت نکردن موارد بالا حق این را داریم که دیدگاهتان را منتشر نکنیم!
دوستانی که با نام کاربری خود وارد سایت شدند نیازی به وارد کردن ایمیل در بخش نظرات ندارند
و باقی دوستان باید ایمیل خود را وارد کنند تا نظرشان ثبت شود.
برای ثبت نام در سایت از این لینک استفاده کنید.