آنام: داستان خشکسالی و دروغ بر تأثیر دروغ در روابط بین افراد در خانواده تأکید دارد.
اکثر کنشهای داستان بین زوج شخصیتها اتفاق میافتد: آرش و آلا، امید و میترا، امید و آرش، آرش و میترا.
اما اولین و آخرین کنش روابط را از حوزهٔ ارتباط خصوصی افراد به ارتباط خانوادگی و بصورت عامتر به روابط اجتماعی تعمیم میدهند.
هر کدام از این کنشها از رویدادهای سادهای مانند خر و پف کردن، غذا درست کردن و… شروع میشود و به صورتی واقعگرایانه به بحران میرسد.
این فرایند در رابطهٔ میان شخصیتها تکرار میشود تا این که عمق پیدا کرده و به فاجعه ختم شود.
سادهبودن شروع این کنشها به همزادپنداری مخاطب با شخصیتها بسیار کمک میکند. البته رگههای طنز داستان در دل تراژدی نیز تأثیر بسزایی بر موفقیت و ارتباط مخاطب با آن دارد.
موضوع فیلم خشکسالی و دروغ:
شاید بتوان مضمون فیلم خشکسالی و دروغ را پرداختن به روان شخصتی ها دانست و مضوع فیلم همان چالش ها و سوء تفاهم های رایج در مراودات انسانی که به خوبی در متن پرداخت شده است.
یعقوبی در خشکسالی و دروغ به جای پرداختن به قصهای خطی و مطرح کردن تم مورد نظر خود در ساختاری کلیشهای، شخصیتها را روانشناسی میکند.
به همین دلیل با اینکه آدمهای نمایش او ظاهراً گاهی گفتگوهای بیهدفی را دنبال میکنند ولی با هوشمندی به سراغ برخی انگیزهها و دلایل ناگفته در متن میروند.
جشن تولد امید است. امید و همسرش آلا به همراه آرش برادر آلا در مهمانی حضور دارند. میترا همسر قبلی امید به او زنگ میزند و میگوید به کمک امید احتیاج دارد. امید با میترا قرارملاقات میگذارد و این آغاز ماجراست…
نخستین ساخته پدرام علیزاده کارگردان خشکسالی و یک کمدی تجاری به نام “آخرین سرقت بود”
و اما درباره نمایش خشکسالی و دروغ
پوستر نمایش خشکسالی و دروغ ۱۳۹۰
خشکسالی و دروغ نمایشی از محمد یعقوبی است که تاکنون سه بار در تئاتر شهر (شهریور ۸۸) و تماشاخانه ایرانشهر (آذر و دی ۹۰) و در فرهنگسرای نیاوران (فروردین تا خرداد ۱۳۹۳) بر روی صحنه رفته است.
نمایش خشکسالی و دروغ در بخش چشمانداز بیست و هفتمین جشنواره تئاتر فجر و همچنین در جشنواره «شبهای سفید» آلمان در شهر مولهایم نیز اجرا شدهاست.
نخستین اجرای این نمایش بدون پوستر و بروشور آغاز شد.
موسیقی این نمایش را در هر دو اجرا بهرنگ بقایی ساختهاست.
مدیر تولید این نمایش را محمد قدس و دستیار کارگردان محمد قدس و ساقی عطایی به عهده داشته اند.
این نمایش در اجرای سال ۱۳۸۸ بهعباس جوانمرد و در اجرای سال ۱۳۹۰ به حمید سمندریان تقدیم شد.
اجرای دوم این نمایش پنجشنبه ۲۴ آذر پس از ۳ هفته اجرا توقیف شد ولی پس از اعمال تغییرات گسترده توسط یعقوبی اجرای آن ۲ دی از سر گرفتهشد.
در سال ۱۳۹۱، نسخهٔ دیویدی اجرای سال ۱۳۹۰ این نمایش نیز توسط تماشاخانه ایرانشهر عرضهشدهاست.
این نمایش سومین بار از فروردین تا پایان خرداد ۱۳۹۳ در فرهنگسرای نیاوران بهکارگردانی محمد یعقوبی به روی صحنه رفت و همچون اجراهای قبلی با استقبال پرشور مردم روبهرو شد.
همچنین در فروردین ماه همین سال در جشنواره تئاتر آدانا در ترکیه و در خرداد ماه در استکهلم (سوئد) توسط همین گروه بهروی صحنه رفت.
این نمایش در زمستان سال ۱۳۹۳ در سه شهر کانادا به روی صحنه رفت و با استقبال فراوان روبهرو شد: ۲۸ فوریه ۲۰۱۵ در مونترال (یک اجرا)، ۸ مارچ در ونکور (دو اجرا) و ۱۳ مارچ در تورنتو (دو اجرا).
سلام به دوست عزیزم گلزار اینشاالله سلامت و زنده باشید عید غدیر مبارک باشه ممنون دوستتدارم عشقمی گلزار عزیزم و مهربونم
سلام کسی اون شعری که توی فیلم می خوند یادشه؟؟؟ یا اون آهنگه که آلا گوش می دااااادددد
شعر ریتا عزیزم؟
افتضاح بود از آقای گلزار بعیده همچین فیلم بیخودی بازی کنه