بنیامین بهادری در تازه ترین گفتگوی خود بیان کرد⇐مدیر برنامه ام گفت قربان محمدپور سابقه چندانی در کارگردانی ندارد اما با نوروزبیگی قرارداد خوبی بست/وقتی مطمئن شدیم گلزار در “سلام بمبئی” هست، فهمیدیم این فیلم از استاندارد ساخت برخوردار است
قرار بود با چوب کریکت بدمنهای فیلم را بزنم اما گلزار اجازه نداد!!!/در کنسرتم یک همخوان زن هندی به نام “ملانی” خواهیم داشت/بخشی از کنسرت را به ناصر عبدالهی اختصاص خواهیم داد
سینماروزان: بنیامین بهادری خواننده ای که با قطعه “دنیا دیگه مثل تو نداره” در کانون توجه مخاطبان قرار گرفت یک دهه بعد از ورود به دنیای موسیقی تجربه بازی در سینما را با فیلم هندی پررقص و آواز “سلام بمبئی” تجربه کرده است.
به گزارش سینماروزان بنیامین که بناست به زودی کنسرتهایی را هم برگزار کند در گفتگویی تفصیلی که با “شرق” داشته در کنار صحبت درباره این کنسرت درباره روند همکاری با محمدرضا گلزار در “سلام بمبئی” و اصلا چگونگی ورودش به این فیلم هم حرفهای جالبی زده است
کنسرتهای شما همیشه در سطح خوبی برگزار میشوند و این یک تیغ دولبه است؛ چون همانقدر که مخاطب را سر حال میآورد، توقعش را نیز بالا میبرد و باید این توقع را مدیریت کرد. برنامهتان برای کنسرت چند روز آینده چیست؟
مهمترین اتفاقی که در کنسرتها میافتد، همخوانی با آهنگهاست. وقتی آهنگهایی که مورد استقبال قرار میگیرند در دسترس باشند، این کنسرت خودبهخود از کنسرتهای دیگر متفاوت میشود. مردم میخواهند آهنگهایی را بشنوند که با آنها خاطره دارند یا خاطره میسازند. در کنسرتی که به اسم «پریزاد» مطرح شده، چند ترک جدید داریم که مربوط به فیلم سلام بمبئی است که خود فیلم هم مورد استقبال قرار گرفته؛ یعنی در دوهفته چیزی حدود یک میلیون نفر این فیلم را دیدهاند و آهنگها مورد توجه آنها قرار گرفته است. ما یک نوازنده ویژه داریم که محبوب است و مردم دوستش دارند. این نوازنده «ملانی» است و تلاش میکنیم حضورش روی استیج مانند خودش بیحاشیه باشد.
خانم ملانی در کنسرت فقط نوازندگی میکند؟
قرار است تا از او بهعنوان نوازنده ساز تخصصیاش که ویولنسل است روی استیج استفاده کنیم و اگر موافقت شود، بهعنوان همخوان هم همکاری خواهد کرد. ما دو همخوان دیگر هم داریم که ممکن است تلفیقشان جالب باشد.
غیر از سلام بمبئی، قطعات دیگری هم دارید؟
تِرک دیگری هم داریم که پریزاد نام دارد و قبل از کنسرت منتشر میشود. ویدئوکلیپی است که در سینماها هم آن را خواهیم داشت. این کلیپ در حاشیه فیلم است، چون نمیتوانستیم آن را در فیلم داشته باشیم.
به چه دلیلی در فیلم وجود ندارد؟
این ویدئو در فیلمنامه نبوده است. سازندگانش افراد دیگری بودند که تا زمان اکران فیلم آماده نشد، اما ما قبل از کنسرت از آن رونمایی میکنیم. سه ترک دیگر را در اواخر تابستان ساختیم که هنوز شنیدنی هستند؛ از این جهت که هنوز تازگی دارند؛ مثل ترک تلهپاتی.
تجربه بازیگری شما اتفاق جالبی بود. البته پیشتر هم با قطعاتی که روی موسیقی فیلمها میخواندید، روی خوش به سینما نشان داده بودید. این پیوند در سلام بمبئی از کجا شکل گرفت و دلیلش چه بود؟
این اتفاق خیلی شخصی بود. تقریبا از همان ابتدا که بهعنوان یک خواننده مطرح شدم، همیشه پیشنهاد سینمایی داشتم و به این واسطه بزرگان سینما را ملاقات میکردم. اما هیچ وقت پیش نیامده بود پیشنهادی را قبول کنم. این دفعه جریان شخصی بود. ما از آمریکا به ایران آمدیم و چون همسرم به فرهنگ هند علاقه داشت، تصمیم گرفتیم به بمبئی برویم. در حال برنامهریزی برای این سفر بودیم که تماسی از طرف آقای قربان محمدپور با من گرفته شد. ایشان گفتند من کارگردان فیلم سلام بمبئی هستم و همان موقع خندهام گرفت؛ چون تقویم روی میز بود و داشتیم تاریخ سفر را تعیین میکردیم. به مدیر برنامهام گفتم؛ اما او بازی در این فیلم را پیشنهاد نکرد. آقای محمدپور از دوستانش بود؛ اما گفت ایشان سابقه چندانی در کارگردانی ندارند. بعد از پرسوجویی که کرد، به من گفت؛ اما تهیهکننده کار باتجربه است و فیلمهای خوبی ساخته. درنهایت هم این پیشنهاد را پذیرفتم. مدیر برنامهام خیلی سخت گرفت و اتفاقا خیلی خوب شد که اینطور ورود کردیم. هر کاری اگر با تشریفات انجام شود، خیلی بهتر برگزار میشود و مدیر برنامهام این تشریفات را خیلی خوب چید. ما یک گروه موسیقی بودیم که داشتیم وارد یک پروژه سینمایی میشدیم و اینجا مدیر برنامهام با آقای نوروزبیگی قرارداد خوبی بستند؛ وگرنه همه چیز اینقدر خوب بالانس نمیشد. ما خیلی دیر وارد پروژه شدیم و هفتههای آخر بود که این گروه داشتند به هند میرفتند. در فیلمنامه نقش احمد همین بود. یکی، دو سکانس اضافهتر داشت که حذف شد. ما فکر کردیم که نقش را طولانیتر کنیم؛ ولی از طرفی هم فکر میکردم این ورود بهتر است. به این نتیجه رسیدم که احتیاجی نیست نقش را طولانیتر کنیم؛ ضمن اینکه برنامه را بسته بودند و روزهای آخر فیلمبرداری بود. بعد از مشورتهای زیادی که داشتیم، تصمیم گرفتیم نقش در همین حد بماند. نقشی است که حضورش را حس میکنید و در جایی که خودش حضور ندارد، صدایش هست. این گروه فیلمسازی برای این فیلمنامه یک یا دو سال زحمت کشیده بودند و اگر تغییر در آن ایجاد میکردیم، معلوم نبود نتیجه چه خواهد شد و چه تأثیری خواهد گذاشت. وقتی مطمئن شدیم رضا در فیلم هست، دستکم فهمیدیم این فیلم از استاندارد ساخت برخوردار است.
تجربه بازیگری چطور بود و چه حسی داشتید؟
من راضی بودم. ١۵ جلسه فیلمبرداری داشتیم که در کل ۴۵ روز طول کشید. حدود یک ماه هم در هند بودم.
حالا که راضی بودید، ممکن است تکرارش کنید؟
نمیدانم. منتظرم ببینم آیا کسی فکر میکند که من در فیلم بعدیاش بازی خواهم کرد یا نه.
پس جوابتان قطعا منفی نیست؟ چون برایتان جالب و به قول خودتان بامزه است.
وقتی مردم نتیجهاش را میفهمند، بیشتر بامزه میشود. اگر چهار هفته پیش این سؤال را از من میپرسیدید، اصلا نمیتوانستم نظری درباره آن بدهم، شاید حتی میگفتم دیگر نمیخواهم بازی کنم. تا قبل از سال ٨۵ کسی من را نمیشناخت؛ حتی به اسم. وقتی بهعنوان یک شخصیت شناخته میشوی، خودبهخود روی امواج ذهن مخاطب قرار میگیری. اتفاقا اشکالی هم ندارد؛ چون جلوی پویاییات را نمیگیرد؛ چون مخاطب خودش هم پویاست و اوست که به تو میگوید کدام راه را باید بروی.
با توجه به اینکه گلزار سابقه موسیقایی خوبی دارد و هر دو در کنار هم قرار گرفتید، این اتفاق روی همکاریتان تأثیر گذاشت؟
رضا قطعهای در فیلم دارد که در تنهایی خودش است. من برای ساخت این قطعه تأخیر داشتم و اینجا یکی از قطعههای خود رضا را پیشنهاد دادم؛ اما قبول نکردند و درنهایت تصمیم گرفتند قطعه دوری که با صدای من بود، برای این قسمت استفاده شود. در اصل فیلم رضا بهعنوان خواننده چیزی نمیخواند. چند روز پیش که میخواستم قطعه دوری را منتشر کنم و به فکر طراحی پوستر بودم؛ چون یک میلیون مخاطب این موزیک را با تصویر رضا شنیده بودند، پوستر را با تصویر غمگین رضا ساختیم. برخلاف اینکه اغلب میگویند رضا آدمی حرفهای است و حواسش به خودش است؛ اما در عین حرفهایبودن، روابط دوستانه را درک میکند. رضا اینقدر حرفهای است که وقتی وارد شدم، فهمیدم چرا یک سال با این پروژه درگیر بود و روی انتخاب نقش احمد حساسیت داشت.
برای کاراکتر احمد منتظر آدمی بودند که نقش ابرقهرمان را کوچک نکند و درعینحال بامزه هم باشد. من هم دلم نمیخواست به این نقش دست بزنم؛ چون رضا سوپراستار سینماست.
درباره سکانسی که حذف شد بگویید؟
سکانسی است که من و رضا در خیابان دنبال اتوبوس و تاکسی میگردیم؛ اما ماشین گیر نمیآوریم. من وضعم بهتر است و میگویم بیا تاکسی بگیریم؛ اما رضا میگوید بیا ریکشا بگیریم که من میگویم سوار ریکشا نمیشوم و خلاصه در این گیرودار، دیا میرزا میآید و هر دو ما را با هم سوار ماشینش میکند. نمیدانم چه کسی پیشنهاد داده بود که چون عقب ماشین کوچک است، بنیامین سوار نشود. من در فیلم به این موضوع هم اشاره میکنم و در واقع قصه پشت صحنه به داخل فیلم هم کشیده شد. من به کارگردان هم گفتم همان چیزی را که از قبل قرار بود، انجام میدهم. کلا عادت دارم هر حرفی را شفاف بگویم و درگیر دونفرهها نشوم. در یک سکانس دیگر، بَدمَنهای فیلم و کسانی که رضا را اذیت میکنند، جلوی در خانهمان دارند او را کتک میزنند. من باید با چوب کریکت میرفتم آنها را میزدم و دوستم را نجات میدادم؛ اما رضا پیشنهاد داد این سکانس هم حذف شود.
نظر شما چیه ؟
نظرات شما بعد از تایید در سایت نشان داده می شود.
۱- در دیدگاه های خود از کلمات زشت یا رکیک استفاده نکنید!
۲- لینک و تبلیغ دیگر سایتها (هر لینکی) در دیدگاه ها، حذف میشود.
۳- لطفا در صورت امکان دیدگاهتان را در بخش مربوطه بنویسید.
۴- از گذاشتن مطالب نامربوط شبیه به جوک، طالع بینی و شعر در دیدگاه ها خودداری کنید.
5- سوالات شخصی از نویسنده یا کاربران فقط با رضایت خودشان پاسخ داده می شود.
در صورت رعایت نکردن موارد بالا حق این را داریم که دیدگاهتان را منتشر نکنیم!
دوستانی که با نام کاربری خود وارد سایت شدند نیازی به وارد کردن ایمیل در بخش نظرات ندارند
و باقی دوستان باید ایمیل خود را وارد کنند تا نظرشان ثبت شود.
برای ثبت نام در سایت از این لینک استفاده کنید.