چند هفتهای است که «سلام بمبئی» با حضور بر پردههای نقرهای، رکورد تازهای را از فروش در سینماهای کشور رقم زده است. ساخت چنین بیگ پروداکشنی در کشور هند بیش از هر چیز توجهها را به سمت تهیه کنندهای جلب میکند که از پس ریسک ساختن چنین پروژهای برآمده است
آقای محمدپور در سال ۹۳، با تهیه کننده دیگری مسیر ساخت «سلام بمبئی» را تا اندازهای پیش رفته بودند و سفری به هند هم داشتند، اما تهیهکننده در نهایت از ادامه کار انصراف داد. من معمولا تهیه کنندگی این مدل کارها را بر عهده نمیگرفتم، رفاقتی با آقای محمدپور داشتم، او قرار ملاقاتی با من گذاشت و این فیلم نامه را به من داد، آن روزها سرم خیلی شلوغ بود، در اواخر سال ۹۳ که من سه فیلم بهمن و دیه گو مارادونا و اعترافات را در جشنواره داشتم. عید به سفری رفتم و فیلم نامه را در آن سفر خواندم یعنی ابتدایی سال ۹۴، از طرح کار خوشم آمد. پس از آن چندین جلسه گذاشتیم و تا خردادماه، به یک سری تفاهمها رسیدیم. خرداد ماه ۹۴ سفری به هند داشتیم تا بررسیها را انجام بدهیم. ملاقاتهایی با مدیر برنامههای بازیگران و تهیه کننده هندیمان داشتیم. پس از بازگشت جلسات پیش از پیش تولید را برگزار کردیم تا مشخص شود تیممان چه کسانی هستند و با توجه به شرایط آب و هوایی بمبئی چه زمانی باید تولید را شروع کنیم. مهمترین برنامه مان چیدن تیم و بستن قراداد و آغاز دورخوانیها بود. جلسات دورخوانی بسیاری در تهران داشتیم، در جلسات دورخوانی فیلم نامه با تغییرات بسیاری روبرو شد و فیلم نامه فعلی، با فیلمنامه ابتدایی بسیار متفاوت است. سرانجام اتفاق نظر در خصوص متن به وجود آمد و یک سری تفاوتها هم در جریان اجرا داشتیم. با گلزار قرارداد بستیم و پیش بینی ما این بود که آبان ماه کار را کلید بزنیم، اما این اتفاق نیفتاد. کار در هند خیلی سخت بود.
سختی کار در هند به اندازهای بود که دیگر در این کشور فیلم نسازید؟
نه، اتفاقا حتما باز هم در این کشور فیلم میسازم و پیشنهاداتی هم از طرف هندی ما به من شده است. ماجرای تاخیر در تولید که در جریان فیلم اتفاق افتاد، به دلیل قوائد دشوار فیلم سازی در کشور هند بود. من فکر میکردم سینمای هند، سینمای آزادی است که میشود به راحتی در آن فیلم ساخت اما دیدم که مناسبات بسیار دشواری دارد. همین گرفتن پروانه ساخت، حدود سه ماه طول کشید، آنجا چون تعدد ادیان زیاد است، خیلی روی فیلمنامهها حساسند که مبادا اختلافی در ادیان مختلفشان ایجاد شود. تاخیر در روند گرفتن مجوز باعث شد که پیشبینیهای زمانی ما اشتباه از آب در بیاید و به همین دلیل به جای آبان در بهمن ماه کار را کلید زدیم. این مسئله هم به ما هم ضرر مالی وارد کرد و هم برنامهریزی بازیگرانمان دچار مشکل شد و بالاخره با توافقاتی که داشتیم با این مشکلات کنار آمدیم و کار را کلید زدیم. من پیش از این تجربه ساخت فیلمهایی مانند بید مجنون و پروانگی را در فرانسه داشتم و در ترکیه سریال کار کرده بودم و همچنین در مکه، اما در هند همه چیز متفاوت بود. من زبدهترین عوامل را معرفی کردم و برای کنترل هزینهها تیم ما تنها ۲۵ نفر عضو داشت و قرار شد هر یک نفر جای سه نفر کار کند. سه روز مانده به فیلمبرداری به ما گفتند که براساس قانون صنوف هند، در هر بخشی باید یک سری نیروی هندی حضور داشته باشند و ۱۴۰ نفر عوامل هندی را به ما معرفی کردند. خلاصه یک تیم ۲۰۰ نفره شدیم که هزینه هایش اصلا قابل قیاس با هزینههای پیش بینی شده ما نبود به گونهای که مجری طرح ما گفت بازیگرانی که نیامدهاند اصلا نیایند و کار تعطیل شود چون با این هزینهها نمیشود کار را جمع کرد. خلاصه اینکه من با همه عواملم به دفتر تهیه کننده هندی رفتم و به تهیه کننده گفتم چرا به تعهداتش عمل نمیکند. خلاصه تواقفاتی انجام شد و دستمزدها به قیمتی رسید که با تفاوتی ۱۰ درصدی با رقم مورد نظر ما بود. اما هنوز ماجرای ۱۴۰ نیروی اضافه هندی که براساس قانون اصناف هند باید در همه پروژههای سینمایی در این کشور حضور داشته باشند، پابرجا بود و من باید حقوق این افراد را علاوه بر پیشبینیها پرداخت میکردم. مثلا تیم پذیرایی بالغ بر ۲۰ نفر بودند. ما برای سانت به سانت خیابانهایی که محل فیلم برداری بودند، هزینه پرداخت میکردیم، از طرف دیگر برای همه عوامل کار باید یک خودروی کاروان اختصاصی تهیه میکردیم در حالی که ما در فیلمبرداری پروژههای خودمان تنها ۲ تا ۳ سینه موبیل داشتیم. یک تیم ۲۰۰ نفری بودیم که هر جایی میرفتیم، ترافیک ایجاد میکردیم.
برسیم به ماجرای کلید خوردن کار، شما بالاخره با تیم متشکل از عوامل ایرانی و هندی کار را کلید زدید.
بله کار کلید خورد، البته هنوز اختلافهای من با تهیه کننده هندی پا برجا بود و من سفیرمان را دهلی در جریان قرار دادم و او به سرکنسول ما در بمبئی گفت که مداخله کند تا مشکل حل شود و از طرف وزارت خارجه خودمان هم با سفیر هند صحبتهایی شد که به یاری ما بیاید و در نهایت این اختلافات ما یک ماهه حل شد و قراردادمان هم تغییراتی کرد. «سلام بمبئی» داستان عشقی میان دو قومیت مسلمان و هندی بود که این دو قومیت در کشور هند اختلافات فرهنگی هم داشتند، یک مسلمان شیعه در کنار یک دختر هند و و ماجرای عشقشان، پرداختن به این مسئله به خودی خود سختیهای بسیاری داشت. در زمینه تشریفات هم تمام تلاش من این بود که بهترین هتل بمبئی را با منو غذایی باز برای گروه فراهم کنم و خلاصه پس اتمام فیلمبرداری در هند چند روز مانده به عید به تهران رسیدیم و چند جلسه در تهران تصویربرداری داشتیم و سپس کار به پایان رسید. ما کلا ۶۰ جلسه فیلم برداری در هند و تهران داشتیم.
در ابتدا خبرهایی از حضور آیشواریا رای در این فیلم شنیده میشد که در نهایت دیا میرزا جای او گرفت، از انتخاب بازیگران کار بگویید.
هیچ مذاکرهای با خانم آیشواریا برای بازی در این فیلم نشده بود و اینها تنها تصوراتی بودند که متاسفانه مطبوعاتی شد. البته ما تلاش زیادی داشتیم که خانم آیشواریا در این فیلم حضور داشته باشد و جلسات متعددی هم داشتیم خودش هم فیلمنامه را خیلی دوست داشت اما تا سه سال با پروژهای قراداد داشت و سنش هم به دانشجویی نمیخورد. پس از او گزینههای بسیاری مطرح شد تا به خانم دیا میرزا رسیدیم.
هزینههای تولید کار چقدر شد؟
هزینهها حدودا بین ۷ تا ۸ میلیارد تومان شد.
چه میزان از هزینه سرمایهگذاری شما بود و چقدرش از سوی سرمایهگذار دیگر فیلم؟
در جریان پیش تولید چند سرمایه گذار عوض شد تا قسمت شد با آقای امیررضا کشتی آرا کار کنیم، آقای کشتی آرا توسط یکی از دوستان به ما معرفی شد و ما ماجرا را برای توضیح دادیم و او همه جوره با ما راه آمد. او مردانه پشت ما ایستاد و ۵۰ درصد از هزینههای فیلم را متقبل شد و امیدوارم که او از این فیلم به سودآوری برسد و در سینما بماند. «سلام بمبئی» از پروژههایی بود که من در بخش مالیاش نگرانی نداشتم و هر زمانی که پولمیخواستم، آقای کشتی آرا در اختیارم میگذاشت، نه اینکه خارج از قرار داد بلکه خود قرار داد اینگونه بود. امیدوارم ایشان برای سینمای ایران بماند و در سینمای ایران اذیت نشوند. ما با عوامل هندی کار باید به صورت روزمزد حساب و کتاب میکردیم و مسائل مالی کار هم دشواریهای خاص خودش را داشت و اگر پول با دو روز تاخیر پرداخت میشد، کار تعطیل بود.
چه شد گلزار را برای بازی در نقش اصلی کار در نظر گرفتید؟
آقای محمدپور پیش از من با رضا گلزار برای بازی در این نقش صحبت کرده بود و به نظرمن گزینه بسیار موثری بود و من از او راضی هستم و در این فیلم نه تنها بازیگری کرد، بلکه با بازیگران هندی ما هم دوست شد و کنترل بازیگران هندی را که کار سختی بود برعهده گرفت و به آنها اعتماد داد، من واقعا گلزار را در این فیلم دوست داشتم.
ولی گلزار باز هم همان بازی همیشگی را ارائه کرد و اتفاق جدیدی را در بازیگری او ندیدیم.
به نظر من گلزار پس از بوتیک در همه فیلمها یک نوع بازی را ارائه میداد اما در این فیلم بازیاش با بازی تمام این سالها تفاوت داشت.
قبول دارید که گلزار بیشتر از اینکه بازیگر باشد، یک مدل است؟
به نظر من برای این فیلم انتخاب درستی بود، طبیعی است که ما برای هر فیلم، بازیگری مناسب آن انتخاب میکنیم و برای این فیلم به نظر من گلزار مناسبترین گزینه بود. بازی و تسلطش بر زبان برای من خیلی مهم بود. ما به غیر از گلزار به سایر گزینهها هم فکر کرده بودیم اما گلزار از سایرین مناسبتر بود. خود او هم بسیار مشتاق بود و در پروژههای دیگر شرکت نکرد که در این کار باشد و شش ماه پای کار ایستاد.
نقش بنیامین و همسرش در روند قصه تاثیر چندانی نداشت و بود و نبودش در قصه تاثیری نمیگذاشت، بنیامین و همسرش تنها برای بار تبلیغاتی در این کار حضور داشتند؟
این نقش به خاطر بنیامین نوشته نشد، نقش احمد و دختر مقابلش در فیلمنامه بود و ما به گزینههای متفاوتی برای این کار فکر کردیم اما دوستان به دلیل کمی نقش و اینکه تاثیری در روند قصه نداشت، قبول نمیکردند. البته بار طنز کار به نظر من بر عهده این دو کاراکتر بود. در نهایت یک روز آقای محمدپور به من گفت: بنیامین را میشناسی؟ من واقعا تا آن زمان نامش را نشنیده بودم، گفت خواننده خوبی است و مسلط به زبان انگلیسی و همسرش هم در هند درس خوانده و زبان هندی بلد است. بنیامین هم تمایل نشان داد، واقعا به نظرمن حضور این دو نفر نفسهایی به فیلم داد و مقابل دوربین خیلی راحت بودند. طبیعی است که آنها از فضای دیگری به سینما آمدهاند، اما بنیامین حضوری پر انرژی در کار داشت و بخشی از پولی را که از کار گرفت هزینه خودش و فیلمی کرد که در آن حضور دارد، چون برایش اهمیت داشت. خودش مستقلا عکاسی و فیلمبرداری پشت صحنه میکرد و فردی هم به همراه خود آورده بود که فیلمبرداری و عکاسی را انجام میداد و به نظرم اگر در سینما باقی بماند، موفق خواهد بود.
آقای نوروزبیگی! فیلمسازی در بالیوود را ادامه میدهید؟
مذاکراتی برای تولید یک فیلم هندی در ایران با من شده است، خود من هم پیگیر ساخت پروژهای در هند هستم و همچنین آقای محمدپور هم تمایل دارند که «سلام بمبئی ۲» را بسازند. من با کار مشترک موافق هستم چه با سینمای هند چه با سینمای کشورهای دیگر. ما باید فضای سینمایمان را با سینمای دنیا تطبیق بدهیم و کارهای مشترک داشته باشیم. بخشی از تفاوتهای «سلام بمبئی» با آثار پیشین محمدپور به دلیل این است که این فیلم در بالیوود ساخته شده و خواه ناخواه کارگردان خود را در رقابت با فیلمسازان هندی قرار داده است.
ماجرای فروش ۵۰۰ میلیون فیلم در روز اول چه بود آقای نوروزبیگی؟
پس از اعلام خبر، علی سرتیپی به من گفت که سیستم سینما تیکت به این صورت است که با تاخر زمانی آمارها اعلام میشوند، صبر کن مصاحبه ات را شنبه بعدازظهر انجام بده و زمانی که شنبه بعدازظهر آمارها اعلام شد، خبری زدند مبنی بر اینکه «سلام بمبئی» رکورد یک میلیاردی را در ۲ روز زد. من فکر میکنم خبرنگاران عجله کردهاند اما الان دیگر همه به این نتیجه رسیدند.
«سلام بمبئی» برای اولین بار در تاریخ، رکود فروش ۱ میلیاردی را در یک روز زد.
اینطور میگویند و باز هم من نمیتوانم در این زمینه نظر بدهم. یک سری خبرها در برخی رسانهها منتشر شده است مبنی بر اینکه محمدپور، رکورد فرهادی را زد اصلا رکورد آقای فرهادی چیز دیگری است، نه این مسائل، چرا مقایسه میکنید یا اینکه سلام بمبئی رکورد حضرت محمد(ص) را زد. قیاسش درست نیست، شان آن فیلمها را در این قیاسها در نظر بگیرید. فرهادی با جوایزش رکورد زده است، «سلام بمبئی» فیلمی است که فروش خوبی هم داشته و من از همه خواهش میکنم که این تیترها نزنند. اصلا نمیخواهم با فیلم فروشنده و حضرت محمد (ص) قیاس شوم. «من سالوادور نیستم» هم خوب فرخته است، فیلمها را باید در اندازههای خودشان قیاس کرد، فروشنده مسیر جهانیاش را میپیماید و جوایزش را میگیرد و اکران بینالمللی خودش را دارد و اصلا قابل قیاس با «سلام بمبئی» نیست.
به نظر شما «سلام بمبئی» پرفروشترین فیلم تاریخ میشود؟
نمیدانم بستگی بسیاری به اتفاقات روزهای آتی دارد، سازمان صدا و سیما تمایلی ندارد که تیزرهای ما را پخش کند، ما در حال حاضر سر گروه نداریم چون فیلم قبلی ما از کف فروش نیفتاده است و من هم اعتراضی نکردهام و فیلم ما در سینماهای آزاد و بدون سر گروه جلو میرود. «سلام بمبئی»؛ فیلمی است که خانواده در کنار هم میتوانند به تماشایش بنشینند.
این روزها تیزرهای همه فیلمهای روی پرده در تبلیغات شبکههای جم دیده میشود غیر از فیلم شما، چرا؟
پخش تبلیغات فیلم در شبکههای جم در دست ما نیست، هرچند سرمایه گذار هندی کار اصرار بسیاری دارد که فیلم تبلیغات داشته باشد، تا به امروز در مقابل تبلیغات ماهوارهای مقاومت کردهایم و فیلم در این شبکههای تبلیغی نداشته است. فیلم همزمان در کشورهای اروپایی هم اکران دارد و آنها حق تبلیغ دارند چون به فضاهای تبلیغاتی داخل کشور ما دسترسی ندارند، اگر آنها بخواهند اقدامی برای تبلیغات داشته باشند، مسئله جداست و به ما ارتباطی ندارد. هنوز امیدوارم که رسانه ملی از فیلم ما حمایت کند. من اولین بار است که به سمت سینمای تجاری رفتهام و همه آثار من در سینمای حرفهای و هنری بوده است. شبکه جم هم محصول فرهنگی مجاز جمهوری اسلامی را تبلیغ میکند و این محصولات فرهنگی غیرمجاز نیستند. به نظر من نباید این همه قید و بند برای مسئله تبلیغات ماهوارهای ایجاد کرد و باید این اختیار را به تهیه کننده بدهند تا خودش تصمیم بگیرد که فیلمش در چه فضاهایی تبلیغات داشته باشد، چون این بگیر و ببندها تاثیری ندارد.
ماجرای اعتراض مداحان به اکران فیلم «سلام بمبئی» چه بود آقای نوروزبیگی؟
مامیخواستم فیلم عید فطر اکران شود، اداره نظارت گفت که فیلم در مهرماه و یک هفته بعد از عاشورا اکران شود، من همان موقع به این مسئله معترض شدم که این فیلم ۶ ترانه دارد و شاد است و موافق اکران فیلم در ماه محرم و صفر نبودم. زمانی که این خبر رسانهای شد، نمیدانم یک مداح یا دو مداح تهدید کرده بودند که اگر فیلم در ماه محرم و صفر اکران شود ما کارهایی انجام میدهیم. صحبتهایی که با آقای ایلبیگی داشتم به این نتیجه رسیدیم که فیلم پس از محرم و صفر اکران شود. من شخصا دوست داشتم فیلم به اکران نوروز برسد و آقای سرتیپی و آقای محمدپور دوست داشتند اول ماه ربیع الاول اکران داشته باشیم.
اصرارشان به چه دلیل بود؟
میگفتند که فیلم پرفروشی در کنارش نیست و پس از ۱۰ هفته هم به عیدمیخورد و سینماهایش را دارد. من نگرانی جشنواره را داشتم اما آقای سرتیپی دلایلی داشتند که من را متقاعد کردند و سرانجام ۱۱ آذر برای اکران تعیین شد.
برخی از رسانهها با تیترهایی مانند بازگشت به سینمای کابارهای حملات شدیدی علیه فیلم داشتهاند، نظرات درباره این نقدها چیست؟
به نظر من این رسانهها ادب را رعایت نمیکنند و احترامی برای هنرمندان قائل نیستند. نقد یک مسئله طبیعی است اما توهینها بد است. این رسانهها نقد نمیکنند، فحشمیدهند. من که تا به حال کاباره ندیدهام اما شما حتما کاباره دیدهاید که میگویید فیلم کاربارهای. چطور به خودتان اجازه میدهید چنین توهینهایی کنید و مطمئن هستم که از سر عناد این نقدها را انجام میدهند. خیلی از اعضای کمیسیون فرهنگی مجلس و سینماگران مطرح این کار را دیدهاند و چنین الفاظی در خصوص فیلم به کار نبردهاند. البته بسیار هم پس از دیدن فیلم گفتند که ما اولین بار است که یک عشق سلامت را دیدهایم و یک سیگار در فیلم نیست و یک جوان تا آخر داستان پای عشقشمیایستد.
مثل اینکه دقایقی از فیلم سانسور شده است، کدام قسمتهایی فیلم به اکران نرسیدند؟
طبیعی است که هر فیلمی یک سری ممیزیها دارد ما هممیپذیریم و چیز عجیبی نیست. در واقع این فیلم از زمان پروانه ساختش متعهد بوده تا پروانه نمایش و ما مدام تعهد دادیم که خطایی نخواهیم داشت. من دوست دارم مردم راضی باشند و اگر این اتفاق نیفتد خود من اثر را اکران نمیکنم. قصه ما در نسخه هندی به دلیل تصاویر و صدا تغییراتی دارد و یک سری پلانهای مفرحش برداشته شده است.
به نظر شما «سلام بمبئی ۲ » ساخته میشود؟
حتما اگر فیلم نامه خوبی باشد، ساخته میشود به آقای محمد پور هم گفتم، الان ترجیح میدهم در خصوص «سلام بمبئی ۲» هیچ حرفی نزنم، «سلام بمبئی ۱» را به سلامت به انتها برسانیم بعد به سری دومش بپردازیم. آقای محمدپور، آدم شریف و خوبی است کار کردن با او سختی ندارد، دانشش را دارد و هر روز هم دارد بهتر میشود. اگر من هم نباشم خیلیها دوست دارند با او همکاری کنند. فیلم «سلام بمبئی» اکران پرحاشیه و سختی داشت. من تهیه کنندهای بودم که هر ساله، سه تا چهار فیلم میساختم و در چنین روزهایی از سال آثارم در دست هیئت انتخاب جشنواره بود، اما امسال تنها یک فیلم ساختم. من برای ساخت «سلام بمبئی» هر هفته در اداره نظارت بودم تا الان به اکران رسیده است. خب فیلمی است که با حضور بازیگران زن خارجی اکران شده است و ترانه خارجی دارد، خب ساخت چنین اثری دوندگیهای بسیاری دارد. از سوی دیگر حاشیههایی هم برای بازیگران پیش آمد، مثلا ویدئویی پخش میشود که آقای گلزار به دیا میرزا پیشنهاد ازدواج داده است و همه اینها ترکشهایش به من میرسد، خود گلزار هم در اظهاراتش گفته است دیا میرزا شوهر دارد چرا این حرفها را میزنید. یک سری از افرادی کهن میدانم دوست ما هستند یا دشمن ما، یک سری عکسهای فتوشاپی از بازیگران زن فیلم ما را به اداره نظارت دادهاند و من باید کلی پاسخ میدادم که سینمای هند، سینما اجتماعی است و بازیگرانش اهل چنین رفتارهایی نیستند. ۴۸ ساعت مانده به اکران فیلم من در ارشاد مشغول اظهار توضیحات در خصوص عکسهای فتوشاپی بازیگران زن فیلم بودم و فیلمی که مجوز اکران داشت بار دیگر از سوی شورای نظارت ارشاد دیده شد.
بازی بازیگران هندی خیلی خوب درآمده و اوجش در بازی «دیا میرزا» نمود پیدا کرده که به نوعی بار درام کار هم روی شانههای او است.
خود هندیها هم پس از دیدن این فیلم گفتند اگر این فیلم در هند پخش شود جایگاه بازیگری «دیا میرزا» بسیار بالاتر میرود.
ماجرای این افتتاحیه ۳۰۰ هزار تومانی فیلم و نداشتن مجوز و لغوش چه بود و حاشیههایی که بعدش به وجود آمد؟
برای چنین فیلمی نمیشد در سالنهای معمولی افتتاحیه گرفت و در نهایت سالن میلاد این مسئله را پذیرفت. هزینههای برج میلاد مشخص است و یک شرکت اقتصادی با ما وارد مذاکرده شد و هزینههای آوردن ۲۰ نفر از هند و بادیگارد و خودروهای لاکچری و هتل بالای ۵۰۰ میلیون تومان بود، پیشنهادهایی داده شد مبنی بر اینکه مثل کنسرتها، بلیت بفروشیم و ۵۰ درصد از ظرفیت سالن را بلیت فروشی کنیم و ۶۰۰ صندلی را بفروشیم. در آن شرایط دیدم که خیلیها مشتاق تهیه این بلیتها با تعداد بالا بودند. پس از انتشار خبر یک سری جوسازیها اتفاق افتاد و پس از آن اداره امکان در روند ارائه مجوز تاخیر ایجاد کرد و ما پس از این تاخیر، با توجه به اینکه در طول سه روز ۳۰۰ قطعه بلیت خریده شده بود، مراسم را کنسل کردیم، از قیمت بلیت ۳۰۰ هزار تومانی عذر خواهیم کردیم. مدرک فروش بلیتها هم در سینما تیکت موجود است و اگر بلیت فروشی ادامه پیدامیکرد ۶۰۰ قطعه هم فروخته میشد و جمیعتی میآمد که ما نمیتوانستیم جمع و جورش کنیم. در کل قسمت نبود و من خوشحالم که کنسل شد، ضررش را من دادم اما پس از ضرر کردن من، هیچ کدام از کسانی که بلیتهای ۳۰۰ هزار تومانی را نقد کرده بودند، نگفتند نوروزبیگی با کنسل شدن برج میلاد ضرر کرد. دو هفته است که من فیلمم را بدون سرگروه اکران کردهام، آیا کسی میآید بگوید من فیلم را بدون سرگروه اکران رفتهام؟ یک فیلم ارزشی الان در حال اکران هست و ما دوستش داریم و اعترض هم نمیکنیم و تابع قانون هستیم، اما دوست داشتم کسی میآمد و از ما هم حمایت میکرد. در شب افتتاحیه متاسفانه هیچ کدام از دوستان تهیه کننده و هیچ کدام از مدیران سینمایی حضور پیدا نکردند و من خیلی از این اتفاق متاسف شدم.
برنامهتان برای اکران بین المللی «سلام بمبئی» چیست؟
ما برای اکران در کشورهای اروپایی قراردادهایمان را بستهایم و تبلیغاتی هم در شبکههایی مجازی انجام شده است. در کشورهای عربی هم با شخص دیگری قرارداد بستهایم و قردادهای اکران در استرالیا و امریکا و کانادا هم انجام شده است و در یکی دو ماه آتی نمایش فیلم آغاز میشود. در هند با یک فاصلهای این اتفاق میافتد و باید مجوزهای لازم را برای پخش بگیریم و سپس اکران کنیم.
سلام ببخشید دوست عزیز سریال عاشقانه کی منتشر میشه ممنون میشم سپاس
هنوز زمان قطعی توزیع مشخص نیست
مشخص بشه اطلاع میدیم